Web Analytics Made Easy - Statcounter

«تهران عاشق» عنوان تازه‌ترین آلبومی است که با صدای محمد معتمدی منتشر شده و فضای بیشتر آهنگ‌هایش تجربه‌هایِ شنیداریِ جدیدی برای مخاطب ایرانی دارد. - اخبار فرهنگی -

خبرگزاری تسنیم - یاسر یگانه

تابستان سال 1391 به دیدار استاد احمد ابراهیمی رفته بودم. او در بستر بیماری بود. با آن حالِ نامساعدش با ما هم‌کلام شد و به چند پرسش پاسخ داد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

یکی از پرسش‌ها درباره بهترین‌های آواز در نسل جدید بود. ابراهیمی با لحنی مهربان و قاطع از خواننده‌ای گفت که از کاشان آمده و با صلابت آواز می‌خواند. منظورش محمد معتمدی بود.

محمد معتمدی مسیر پرفراز و نشیبی در موسیقی ایران طی کرده است. او با شیوه‌های آوازیِ مختلف در موسیقی ایرانی آشناست. او در فضایی کاملاً سنتی به موسیقی ایران معرفی شد؛ جایی که در گروه «شیدا» و در کنار محمدرضا لطفی به عنوان خواننده حضور یافت.

بسیاری انتظار داشتند که معتمدی برای سال‌های بسیاری در کنار لطفی بماند و از او و گروهش جدا نشود. معتمدی اما مسیری متفاوت برای خودش ترسیم کرده بود. او قدم در مسیری گذاشت که بتواند تجربه‌های متفاوتی داشته باشد.

او بعدها با حسین علیزاده و در قالب گروه «هم‌آوایان» همکاری کرد که حاصل این همکاری به انتشار آلبوم و برگزاریِ چندین کنسرت انجامید. معتمدی با مجید درخشانی هم سابقه همکاری دارد. بعدها گروهی برای خودش تأسیس کرد. با هنرمندان بین‌المللی اجراهای مشترکی داشت. فعالیت‌هایش در خارج از کشور آن‌قدر زیاد و پررنگ بود که گاهی در خارج از ایران بیشتر از داخل ایران شناخته شده بود.

معتمدی حتی در خواندنِ آثاری که نزدیک به موسیقی پاپ بودند هم ترسی به خود راه نداد.

او در سال‌های اخیر فضاهای جدیدتری را در حال تجربه کردن است. سال گذشته و پیش از شیوع ویروس کرونا، محمد معتمدی کنسرتی در تالار وزارت کشور برگزار کرد که بیشتر قطعه‌هایش فضای متفاوتی داشت. این کنسرت مهر تأییدی بود بر علاقه‌ی محمد معتمدی به موسیقیِ کشورهای همسایه و به خصوص کشور ترکیه؛ در آن کنسرت تنظیم بیشتر آثار، نزدیک به موسیقی ترکیه بود.

در این میان اما تازه‌ترین آلبوم محمد معتمدی با عنوان «تهران عاشق» روایتی دیگر است. نگاهی عمیق به این آلبوم نکات بسیاری برای مخاطبان آشکار خواهد کرد. آهنگساز این آلبوم محمدرضا چراغعلی است و شعرهایش را سجاد عزیزی‌آرام سروده است.

نگاهی به آلبوم مشترک شجریان و پورناظری/ گردشی در نغمه‌های ایران من

در ادامه هر کدام از قطعه‌هایِ آلبوم «تهران عاشق» را جداگانه بررسی می‌کنیم:

تهران عاشق

این قطعه در فضای مینور آهنگسازی شده است. به آوازِ «اصفهان» هم خیلی نزدیک نمی‌شود. یعنی فضای آهنگ، ایرانی نیست.

آهنگِ «تهران عاشق» در این آلبوم هم به صورت بی‌کلام و هم با آواز خواننده، گنجانده شده است.

آهنگی که آدمی را یادِ آثارِ شادمهر عقیلی می‌اندازد.

فضای اصلیِ این آهنگ را ویولن‌ها(استرینگ) شکل می‌دهند. اما مغزِ متفکر این آهنگ پیانو است. گاهی پیانو، ویولن‌ها را همراهی می‌کند و گاهی برعکس. ریتم آهنگ هم 6 و 8 سنگین است. در جاهایی از آهنگ صدای آکاردئون و در جاهایی هم فلوتِ کلید دار می‌شنویم.

پناه آخر / مناسب برای ساعاتِ پُر از سکوت

مینور تئوریک فضای کُلی این آهنگ را تشکیل می‌دهد.

ویولن‌ها (استرینگ) و گیتار کلاسیک آغازگرِ آهنگ هستند. پیانو هم آنها را همراهی می‌کند. همه چیز آرام آغاز می‌شود.

تحریرها و حرکاتِ ملودی به موسیقیِ ترکیِ استانبولی بسیار نزدیک است. لحنِ خواننده و حتی موزیک و ویولن‌ها، فضای موسیقیِ پاپِ ترکیه را تداعی می‌کند.

ملودی و فضای آهنگ که به گوش می‌رسد، گویی همه چیز شناور روی آب است. آهنگ هیچ اوجی ندارد و خبری از سازهای ریتمیک هم نیست.

به این ترتیب آهنگی رُمانتیک و مناسبِ ساعاتِ پُر از سکوت و شب‌های تنهایی می‌شنویم.

این آهنگ هم به گونه‌ای تنظیم شده که اگر کلام برداشته شود و شعرِ ترکیِ استانبولی رویش قرار بگیرد، کسی متوجه نمی‌شود که این اثر در ایران ساخته شده است.

می نویسم عشق / وقتی آرابسک می‌شنویم

بعد از ملودیِ سه‌تار تقریباً همه چیز به فضای فریژین تبدیل می‌شود.

جاهایی از آهنگ خطِ استرینگش بسیار شبیه به آهنگ «زورلو سِودام» اثر «نیران اُنسال» است.

در میان استرینگ‌ها، گاهی سه‌تاری شنیده می‌شود و گاهی هم پیانویی.

چیزی که می‌شنویم، موسیقیِ آرابسکِ ترکیه است. استفاده این‌چنینی از استرینگ و ویولن‌ها، تحریرهای خواننده و اشاراتش به طور کلی ما را به یادِ موسیقی آرابسکِ ترکیه می‌اندازد.

تنها ارتباطِ این آهنگ با موسیقی ایرانی همان مضراب‌هایِ کم رنگِ سه تار است.

آرابسک صنعت است و فقط مربوط به موسیقی نیست. صنعتِ تزئین کردن است. در دوره امپرسیونیسم در اوایل قرن نوزدهم، دبوسی آهنگسازِ فرانسوی کارهایش را برهمین اساس می‌ساخت.

آرابسک در موسیقی نوعی نواختن است که تزئینات موسیقی شرق و غرب و حس و حالش در کار هست. چنین حس و حالی اگر در آهنگی شنیده شود، در اصطلاح به آن «آرابسک» می‌گویند. در آرابسک حرکاتِ استرینگ‌ها و لحن خواندن خواننده خیلی مهم است.

مضمون شعر در آرابسک معمولاً آه و ناله و شکایت و هجران است.

سراب

فضای این موسیقی مینور تئوریک است.

با گیتار، پیانو و کمانچه شروع و کمانچه بیشتر از دیگر سازها شنیده می‌شود.

ملودی‌ها ساده و قابل پیش‌بینی است. پیچیدگیِ چندانی ندارد و می‌شود حرکاتِ ملودیک را حدس زد.

موزیک در گام مینور تئوریک لا شروع می‌شود. اما وقتی معتمدی می‌خواند، در جایی از مینور تئوریک خارج و وارد فضایِ مینور هارمونیک می‌شود.

این آهنگ آدمی را یادِ مقام حجاز در موسیقی مقامیِ ترک و عرب می‌اندازد. لحنِ ایستادنش ایرانی نیست.

در ادامه باز هم به مینورِ تئوریک برمی‌گردد. پیانو و کمانچه نقش اصلی دارند. ویلنسل هم به کار گرفته شده است.

رفت و برگشت بین مینور تئوریک و هارمونیک در این کار چندباری تکرار می‌شود.

تأکید روی مینور هارمونیک و رفتن به حجاز با تأکید بیشتری رخ می‌دهد اما باز هم به همان مینورِ تئوریک برمی‌گردد.

این کار براساس مبانی موسیقی ایرانی انجام نشده و حرکاتش براساس موسیقی مقامیِ ترکیه است.

از نظر ساختار اگر بررسی کنیم، وقتی مینورِ تئوریک می‌شود، شاید گمان کنند که اصفهان جدید است. اما آنچه می‌شنویم به هیچ‌وجه منطبق بر موسیقی اصفهانِ جدید نیست.

گل سنگ

فضای این اثر مینور تئوریک است و فضای آن با آواز اصفهانِ رایج در موسیقی ایرانی سنخیتی ندارد. این آهنگ با اندیشه موسیقی ایرانی نوشته نشده است.

در بیشتر دقایق، موسیقیِ این آهنگ روی درجه پنجم حرکت می‌کند. معتمدی فقط در انتهای کار روی فا می‌ایستد. قبل از آن روی درجه پنجم می‌ایستد که فریژین است. این حرکتی متداول در موسیقی‌های پاپ است؛ چه ترک چه عرب و چه ایرانی.

سنگینی کار هنگام خواندنِ خواننده، بر عهده استرینگ یا همان ویولن‌ها است. در آن میان گیتار بیس هم شنیده می‌شود.

پرکاشن هم در این آهنگ به گوش می‌رسد. تار هم ملودی ورودی را نواخت و چندباری هم زیر صدای خواننده می‌آید و می‌رود.

با من بمان

این آهنگ در فضای لا مینور هارمونیک نوشته شده است.

پیانو در سراسرِ این قطعه همراهی کننده است. ویلنسل و کلارینت هم در کار شنیده می‌شوند. در جاهایی سازهای کوبه‌ای هم به قطعه اضافه می‌شود. برخلاف دیگر آهنگ‌های این آلبوم، دیگر خبری از استرینگ نیست.

زیر صدای خواننده، ویلنسل و کلارینت شنیده می‌شود که این دو ساز در جاهایی و با هم سؤال و جواب می‌کنند.

ایران

این قطعه در فضای دو ماژور نوشته شده است.

در این کار از سازهای بادی برنجی استفاده شده است. استرینگ هم در این قطعه استفاده شده و تقریباً در همه ثانیه‌ها شنیده می‌شود.

ملودیِ این اثر دو جمله‌ی ثابت است که مُدام تکرار می‌شود.

سازهای بادی برنجی را به شیوه‌ای که در موسیقی غربی متداول است، به کار گرفته‌اند. خودِ اثر هم در ماژور غربی است و با ماهوری که در موسیقی ایرانی استفاده می‌شود، ارتباط چندانی ندارد.

پریشانی

این کار تلفیقی است. رگه‌هایی از موسیقی الکترونیک در آهنگ شنیده می‌شود. خواننده از تحریرهای موسیقی ایرانی استفاده می‌کند و وقتی که می‌خواند، حال و هوای موسیقی ایرانی بر کُلِ اثر غالب می‌شود.

در نقطه مقابلش سنتور هم داریم. پیانو هم در آن پایین‌ها شنیده می‌شود.

نقش گیتار بیس در این کار بارز است. بعد از او گیتار الکتریک چشمگیرتر شنیده می‌شود.

گیتار الکتریک پاورکُرد می‌زند. در واقع موسیقی الکترونیک با آواز ایرانی تلفیق شده است.

گام اثر هم فادیز فریژین است. اما در شروع آهنگ فریژین نمی‌شنویم. در آغاز اینگونه گمان می‌شود که گویا تصنیفی ایرانی را خواهیم شنید. اما در ادامه با فضایی متفاوت مواجه هستیم.

بی خاطره

با تکنوازی ویولن و همراهی پیانو و ویولنسل شروع می‌شود. از گیتار کلاسیک زیر صدای خواننده استفاده شده است.

کار با رِ مینور تئوریک شروع می‌شود. در ابتدای خواندنِ خواننده، مستقیم اشاره‌ای به درجه اصلی‌اش نمی‌کند، روی درجه سومش ایست می‌کند و در ادامه روی رِ تثبیت می‌کند، این تغییر در ادامه باز هم اتفاق می‌افتد.

این کار به نوعی رابطه بین مُد ائولین و فریژین است. اول مخاطب مینور می‌شنود اما در ادامه روی لا می‌ایستد و روی لا تثبیت می‌شود. اینجاست که فریژین می‌شنویم و روی درجه اول مینور ایست نمی‌کند.

اگر بخواهیم از دیدگه مُد نگاه کنیم در درجه پنجم گام مینور تئوریک یک گامِ فریژین داریم. چون نُتِ شاهد یعنی ایست اصلی ما در این کار تغییر می‌کند، از دو دیدگاه می‌توان به آن نگاه کرد هم می‌توان گفت که مینور است که اصرار بر درجه پنجمش دارد و هم می‌توان گفت که فریژین است.

---------------------------------

آنچه در اینجا بیان شد، حاصل نگاهی به آهنگ‌های آلبومِ «تهران عاشق» بود. حال می‌توان دریافت که مخاطب ایرانی در هنگام شنیدنِ این آلبوم با فضاهایی متفاوت و جدید مواجه می‌شود.

فضایی که تجربه‌های تازه‌ای برای محمد معتمدی در پی دارد. بی‌شک هر هنرمندی در راستای تجربه‌های جدید با انتقاداتی هم مواجه خواهد شد، در نهایت اما چنین هنرمندانی هر روز در مسیر موفقیت و رفتنِ رو به جلو حرکت می‌کنند.

انتهای پیام/

منبع: تسنیم

کلیدواژه: محمد معتمدی شهرداری تهران محمد معتمدی شهرداری تهران موسیقی ایران موسیقی ایرانی شنیده می شود محمد معتمدی تهران عاشق روی درجه ویولن ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۰۸۰۷۱۱۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

عاشق شعر عالمگیر ایران هستم/بهترین سوغاتی از نمایشگاه کتاب تهران

به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، به نقل از ستاد خبری سی‌وپنجمین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران، طالب آذرخش شاعر ملی تاجیکستان (با تخلص آذرخش) و سردبیر نشریه «پیام سغد» است. تاکنون به قلم او کتاب‌های بسیاری به خط سیریلیک در تاجیکستان منتشر شده است. اثری هم به نام «دیوان عشق» به خط فارسی و سیریلیک دارد که گلچینی از آن توسط انتشارات خردگان در تهران با عنوان «چشم، جانم، چشم...» منتشر شده است.

او بسیار تاکید دارد که آثارش به خط سیریلیک و فارسی منتشر شوند تا کسانی که در تاجیکستان با خط فارسی آشنایی ندارند با آن آشنا شوند و فرصتی برای مقایسه پیدا کنند. همچنین برخی اشعارش نیز در چند نشریه در تهران منتشر شده است. در چندین کنگره و همایش در تهران، تبریز، اصفهان و شیراز شرکت کرده و به قول خودش این «شهرهای عزیز»‌ را دوست داشته است.

طالب آذرخش سابقه حضور در محافل ادبی بسیاری در ایران را دارد و کتاب شعر را بهترین سوغات از ایران می‌داند. آذرخش درباره سابقه حضورش در نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران گفت: خوشبختانه تجربه حضور در نمایشگاه کتاب تهران را دارم که برایم بسیار جالب بود. همچنین در چندین محفل فرهنگی از جمله محفل جشنواره فضولی نیز شرکت داشته‌ام.

وی افزود: نمایشگاه کتاب تهران یک بازار بزرگ کتاب است. یکباری که حضور داشتم از صبح تا عصر نتوانستیم حتی نصف نمایشگاه را هم ببینیم. من از حضور در این نمایشگاه که به عنوان یک فروشگاه بزرگ کتاب به نظر می‌رسد بسیار شاد و مسرور شدم. کتاب‌های جالبی در این نمایشگاه دیدم.

آذرخش ادامه داد: در نمایشگاه کتاب تهران، کتاب‌های ادبیات کلاسیک را که سال‌ها آرزوی دست‌یابی و مطالعه‌شان را داشتم پیدا کردم. با ناشران گوناگونی که آثار شعرای بزرگ مثل حافظ، سعدی، فردوسی و ...را منتشر کرده‌اند، گفت‌وگو کردم. وقتی هم که به تاجیکستان بازگشتم کتاب‌های جیبی این شاعران را به عنوان سوغات برای دوستانم آوردم.

این شاعر فارسی‌سرا در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به این نکته که به ادبیات معاصر ایران بسیار علاقه‌مند است، گفت: نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران، محل آشنایی من با آثار معاصر ادبیات ایران بود. من عاشق شعر و خصوصا شعر عالمگیر ایران هستم. با شعر معاصر ایران هم آشنایی دارم. آثار شاعرانی همچون شهریار، سهراب سپهری، فروغ فرخزاد، نادر نادرپور، هوشنگ ابتهاج (ه. ا. سایه)، شاملو و ... در تاجیکستان شناخته شده است. از اینکه در نمایشگاه کتاب تهران بدون واسطه و به راحتی به این کتاب‌ها دسترسی داشتم موجب خشنودی‌ام بود.

آذرخش همچنین با اشاره به این نکته که گویش تاجیکستانی‌ها و ایرانی‌ها باهم تفاوتی ندارد، ادامه داد: ما یک زبان داریم. شعر معاصر ایران و شعر معاصر تاجیکستان یک زبان دارد که همان زبان رودکی، خیام و حکیم فردوسی است. ما همان چیزی را که شما می‌خوانید، می‌خوانیم. البته در حوزه شعر معاصر ایران شعرهایی هم هست که به لهجه تهرانی یا شیوه‌های متفاوت است. اما همه این‌ها به زبان فردوسی و حافظ است. ما امروز شعری که در شاهنامه می‌خوانیم در شعر معاصر تاجیک هم می‌بینیم.

وی اضافه کرد: وقتی از ادبیات ایران حرف می‌زنیم، تفاوتی بین ایران و تاجیکستان نمی‌بینیم. فقط یک ادبیات فارسی در میان است. حتی ادبیات معاصر ایران هم در تاجیکستان شناخته شده است. بسیاری از آثار رمان‌نویسان معاصر در تاجیکستان منتشر شده است. اما در تاجیکستان شاعران ایرانی بیشتر مورد اقبال عموم قرار گرفته‌اند. من در اخبار دیده بودم که یکی از کتاب‌های فاضل نظری در یک فروشگاه در تهران، فروش چند هزار جلدی داشته است. این کتاب در تاجیکستان هم به زبان سیریلیک برگردانده شده است و غزل‌های او علاقمندان خاص خودش را دارد. من سردبیر مجله «پیام سغد» در تاجیکستان هستم. ما در هر شماره از مجله شعری از هم‌زبانان ایرانی یا افغانستانی را چاپ می‌کنیم. من تاکید می‌کنم که شعر هم‌زبان خود را منتشر می‌کنیم نه شعر ادبیات ایران یا افغانستان را.

آذرخش در بخش دیگری از این گفت‌وگو به نقش نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران در بهبود دیپلماسی فرهنگی میان دو کشور ایران و تاجیکستان اشاره کرد و ادامه داد: خیلی خوب می‌شد اگر نمایشگاهی مانند نمایشگاه کتاب تهران در کشورهای فارسی‌زبان یعنی افغانستان و تاجیکستان هم می‌داشتیم. چون در افغانستان و تاجیکستان نمایشگاه‌های صنعتی و اقتصادی مشترک و غیرمشترک بسیاری برگزار می‌شود، اما نمایشگاه کتاب نداریم. نکته دیگر این است که خیلی خوب می‌شد اگر در نمایشگاه کتاب تهران مکان معینی وجود داشت تا خوانندگان با ادیبان، نویسندگان و ناشران گفت‌وگو و دیدار داشته باشند. من خیلی علاقه‌مندم که آثار شاعران تاجیکستانی در نمایشگاه کتاب تهران معرفی شود و در معرض دید و خرید عموم قرار گیرد. ما می‌توانیم کتاب‌هایی منتشر کنیم که یک طرف آن خط فارسی و طرف دیگر آن خط سیریلیک باشد. این موضوع به آموزش زبان فارسی کمک خواهد کرد چون تاجیکستانی‌ها حتما باید خط فارسی را یاد بگیرند. آشنایی با خط فارسی باعث می‌شود که از گذشته خود آگاه شوند و آینده خود را ببینند. البته اگر خوانندگان ایرانی هم با خط سیریلیک آشنا شوند خیلی خوب می‌شود.

وی در پایان در پاسخ به این سوال که «چرا با وجود پیوندهای فرهنگی و زبان مشترک میان ایران و تاجیکستان، ارتباطات فرهنگی محدودی میان دو کشور وجود دارد؟» گفت: فکر می‌کنم سرحدات و مرزهای جغرافیایی دلیل این موضوع باشد. اخیرا قابلیتی ایجاد شد و در فضای مجازی صفحاتی پدید آمد که خوانندگان، ادیبان و شاعران ایرانی و تاجیکی با یکدیگر در تعامل باشند و مثلا یک شاعر تاجیکستانی بتواند با خواننده ایرانی طرف گفت‌وگو قرار گیرد. چون تاجیکستانی‌ها هم به زبان فارسی سخن می‌گویند. فقط لازم است که با زبان فارسی آشنایی داشته باشند تا بتوانند از آثار شاعران ایرانی استفاده کنند. اگر رفت‌وآمد این محافل ادبی بیشتر شود شاهد نتایج بهتری هم خواهیم بود. همچنین ارسال کتاب‌های تاجیکستانی به ایران و بالعکس می‌تواند عامل مهمی برای تقویت این پیوندها باشد.

سی‌وپنجمین دوره نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران با شعار «بخوانیم و بسازیم» از ۱۹ تا ۲۹ اردیبهشت (۱۴۰۳) در محل مصلی امام خمینی(ره) به شکل حضوری برگزار می‌شود.

۲۲۰۵۷

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1900156

دیگر خبرها

  • عاشق شعر عالمگیر ایران هستم/بهترین سوغاتی از نمایشگاه کتاب تهران
  • عاشق شعر عالمگیر ایران هستم/ بهترین سوغاتی از نمایشگاه کتاب تهران
  • نگاهی به آسیب‌های نوپدید فضای مجازی
  • تجربه زیستی از فضای کار اشتراکی مادران و کودکان در مساجد/ بستری برای رشد و تعالی خانواده
  • « نئوتنالیتی » شنیدنی شد/ انتشار مجموعه «قاوال مکتبی»
  • «نئوتنالیتی» شنیدنی شد/ انتشار مجموعه «قاوال مکتبی»
  • عاشقانه‌های مولانا در تالار وحدت پراقبال شد/وقتی موسیقی سنتی رنگ و بوی تازه می‌گیرد+فیلم
  • قنادزاده: نگاه ایران به آفریقا نگاهی دو طرفه است
  • نظر علیرضا طلیسچی درباره حضورش در شب‌های زودیاک و آهنگ پرطرفدارش «پاقدم»
  • مربی سرشناس عاشق هندوانه‌های ایران شد | از اینکه ایرانی‌ها کنار غذاهایشان خیارشور می‌گذارند تعجب کردم!